جدال داخلی و جهانی احمقانه، وقیحانه وظلمانی ی سینمایی کنونی را با معصومان صلوات الله علیهمچگونه درک کنیم ؟ جنگی گه آینه جنگ با الله، با دین خدا، اسلام، با کلام خدا، قرآن حکیم و با وعده تضمین شده الهی ، ظهور. امام منتظر عدل جهانی(عج) و نابودکننده ظلم و کفر و فرعونیت جهانی است و همه آن اکنون گرد می آیند در جنگ با رهروان آن عادل و نوذ بخش بزرگ، یعنی در جنگ با رهگشایی انقلاب اسلامی!
رخدادهای جزیی و تاکتیکی این استراتژی شیطانی را چگونه ارزیابی کنیم و پاسخ گوییم که شیطان، گم راهی و گمگشتگی تازه ای ببار نیاورد؟ که با نقاب های گوناگون به خدمت اهداف شیاطین در نیاییم، ولو با صورتک فیلمساز دانا، یا منتقد پر شور، و مدافع تند مزاج انقلاب! چنان که پاره ای چنین خاک در چشم آگاهی درست پاشیده اند. مثلا می شنویم که می گویند :این جنگ جشنواره کن با معصوم علیهم السلام، نخ نماست، ولش! یا اندازه شان نیست که جدی بگیریم شان، یا از این فضای دو قطبی باید حذر کرد و اعتنایی ننمود. یا بیخود دارند شلوغش می کنند که ناتوانی شان را در اداره امور بپوشانند ویا می گویند افتخاری ست جایزه کن بردن و کاری به محتوای فیلم نداشته باشیم پس خانم زازیچه تبریک! تبریک!
وقاحت حدی دارد تبریک به چه؟ به این که نهاد سیاسی کار با فیلمی بی ارزش به جنگ معصومیت آمده؟ در خدمت کثیف ترین سیاست تجاوز کار بی آبرو که چهل سال در حال تکه پاره کردن و شکپجه مردم تان است ونیز زنان و کودکان مسلمانان فلسطین و عراق و و افغانستان و لبنان ویمن و سوریه و را کشتار کرده و تجاوز؟ و تبریک به زنی که علیرغم حرامکاری اش جمهوری اسلامی از حقوق انسانیش دفاع کرد و او چون بدتر از درنده ای دامن معصومیت را گاز گرفت و با تن بی حیا و عریانش نشان داد البته چونان اویی در تهمت به معصوو شریک نباشد، کی باشد!؟ واقعا حق با قرآن حکیم است که فاش می کند اهل نفاق همینان اند که در قلوب شان مرض است و با کفر همدل اند و به زبان، دوغگویان اند و در دل جز به زیان اسلام و یاری عصر جدید و لهو و لعب گام بر نمی دارندو تمام این نگاه ها، حفره هایی است برای دفن کردن حقیقت جنگ بزرگ و مستمر و ریشه دار سینما با خدا و معصوم و پروژه ی به هم پیوسته ی جنگ استکبار با انقلاب اسلامی و در نهایت با موعود حیٌ و حاضر که حضورش اعلام مرگ ظلم و استکبار و قدرتهای جائر جهان است (عج).
باید بگویم جنگ نمایشی کن، مجالی فراهم آورد تا هم به این جنگ نه تنها جنگ سینما با معصومبلکه همه جنگ فراگیر کافران کنونی با الله، ژرف تر بنگریم و هم سستی هامان را درک کنیم و هم با اذناب داخلی شیطان واقع بینانه تر روبرو شویم و هم با نگاه های رهزن دقیقتر آشنا گردیم و بیشتر مطمئن شویم و دریابیم راه درست و بنیانی برخورد کلی و برخورد با جنگ سینما تغییر ساختار پیرامونی جامعه و سینماست، اصلی که سالها بر آن پای می فشرم. بدیهی است سینمایی زاده وتربیت شده ی یک وضعیت پیرامونی و دنباله رو همه گونه فساد ایدئولوژیک و فکری و اخلاقی و روانی آن، سینمایی با همه وجود رویاروی ارزشها و روشهای زندگی اعتقادی و اخلاقی و روزمره دینی، به درد پیروی سبک فردی و نیز به کار زندگی یک نظام اجتماعی و سیاسی و حیات اسلامی نمیخورد. و دست کم طی اینچهل سال باید دچار تغییر بنیادین می شد. نشد و سراپا با ساختارش، شیوه اداره اش، نگرش و روش نیروهای انسانیش، محتوای روشنفکری و ابتذال عامیانه اش، با وجه هنری و روایات و سلبریتی ها و مطبوعات و نیروی نقدش در خدمت شیطان بزرگ قرار گرفت در جنگ با خدا و اسلام و حکومت اسلامی و هدایت معصوم، جنگی از درون و بیرون، داخلی و خارجی ، جنگی سینمایی در جایگاه پایگاه انتشار انواع دروغ و تباهی و پوچی و مفسده و گناه جسمی و معنوی و شخصی و اجتماعی و مرکز انتشار وانموده و گیم براندازی حقیقت ! و نیز بلعیدن هر جریان شریف انقلابی و کشاندنش به قلمرو مغناطیس وسوسه و اغوای لیبرالی و شیطان زدگی!
باید بدانیم جنگ با امامرضا (هزار تحیت و ثنا بر اوباد! )، نه انزجاری اتفاقی است و نه جنگ با مصلخی مرده، جدال ماهوی و شیطانی با توحید و قبله ی کعبه است، باقطب زنده و اصلی پادگان سرباز گیری برای پاکی و دادگری، جنگ باامام زمان (عج) منجی موعود است. و در این راه خواهر بزرگوار شان حضرت معصومه سلام الله علیها نقش جهانی اداره پایگاه قم را داراست. و نیروی محرکه این دستگاه، سید الشهدا، وکربلا و عاشورا و اربعین است با زینب پیام رسانش و عباس و اصغر باب الحوائجش سلام الله علیهم. کفر و نفاق کور و کر است و شکست ناپذیریشان را درک نمی کند.
بدون تغییر این ساختار پیرامونی و نوکر غرب و تربیت نیروهایی مؤمن، فعال در سازماندهی ضد فساد، همه نیروهای سالم قربانی تٱثیر محیط ناسالم خواهند شد و سینمای ما کانون باز تولید الحاد، گناه، مدرن گرایی، لاییسیته وجنگ با اسلام خواهد ماند. چنان چه در تا یخ صد ساله اش چنین بود. مرحوم طالب زاده برای این تغییر ساختار کوشید امام ساختار پیرامونی کل جامعه و ریاست لیبرالیسم حرکت تحول بنیادین عمار را پگذاشت فراگیر شود. ما چاره ای جز به زباله دانی ریختن ساختار التقاطی و زیست نفاق آلود وکاریکاتور نظام آمریکایی و بلبشوی این سینما با سلبریتی ها و روایات فاسد و متخصصان و کارچرخانان غربگرایش نداریم. اصلا موضوع، مطلقا نفی سینمای داستانی و مستند و سر یالهای واقعگرا و دارای خرد نقادانه اجتماعی. آینه زندگی ایرانی و پرسشگر نیست، ایپ یک تهمت رذیلانه و یا تفکر بوروکراتهای فاسد است. موضوع نفی آزادی آفرینش نیست، موضوع بر سر ساختار دچار بیماری مزمن فساد و دین ستیزی و خدمتگزار اربابان جنایت و فساد جهانی است و نومانکلاتورای اسلامی و قشر ممتاز طفیلی ما هیچ مشکلی با آن ندارد.
جنگ با سربازان شیطان
امروز سربازان شیطان بزرگ و سینمای امریکایی، نقاب های گوناگون به چهره می زنند تا مانع درک علت اصلی جنگ سینما با معصومیت شوند. اماباید ترفندهای ابلیس را بشناسیم و فریب نخوریم. یکی اژ این رهزن ها، کژمژی فهم و یا تقلیل و سطحی کردن موضوع است که خود دامی شیطانی و نشان نادانی است. این جنگ اتفاقی و محدود به این یا ان فیلم و کارگردان و بازیگر نیست ، جزیی از جنگ شیاطین و فرعونهای وحشی و دجال عصر ماست با توحید، با عالم غیب، با اسم جامع غیب الله که خود منتظراست، منتظر ظهور عصمت کامل (عج) و ظاهر شدن و اجرای جامع اسلام در جهان و میان مردم جهان. واین جنگ سبنما جزیی از جنگ با عدل موعود جهانی است که به قدرت شیطانی ظلم جهانی پایان می دهد!
فرق نمی کند سرباز و نوکر فرهادی و پناهی و رسول اوف باشند یا فراهانی و علیدوستی و امیر ابراهیمی. فرق نمی کند پیام تبریکی از سوی ابطحی و آذر منصوری و اصلاح طلبانی دلقک و تاج زاده و سروش و هر کس دیگر صادر شده باشد یا فرح دیبا وعضدانلو و...یا گبرلو و علیخانی و افرادی که خود را به بلاهت می زنند و می گویند من کاری به دو قطبی و محتوای فیلم ندارم. جنگ با معصوویت استریب تیز فحشای عمیق این سینما است. جدال تاریکی کفر با انوار حق، جنگ جهالت وعصیان انسان با پروردگار رحمان، است. جنگ سراپا خسران بار و زیانکار گناه پیشگی با خاندان معصومیت وجاودانگی، در زمان و زمین هزار شکل به خود گرفته است، تاریخ نبوی داستان این جنگ است.
این جنگ در عصر پیامبر خاتم محمدصلوات الله علیه و آله، شدیدتر از همیشه رخ داده است؛ زیرا همه انبیا چشم انتظار ظهورمعصوم آخرین دین اسلام (عج) و اجرای عدل الهی در زمین بوده اند و وعده آن را داده اند که این وعده تضمین شده الهی بوده است. آیا اتفاقی است این جنگ امروز همه نیرویش را در جهان و ایران گرد آوردهو متحدا و بیشرمانه علیه پاکی کرمگونه در ظلمات وجودشان می جنبند و چون زشتکاران دپباله سامری علین پیا اور پاکی. فرامین الهی س مستی و دریدگی پیشه کرده اندو با عصمت اکبر با امام مکلف به رهبری واجرای پاک سازی و دادگری در زمین و نابودی ظلم و با پایتخت معنوی خشنودی خدا، با رضا و مشهد مق سش و گواه توحید و ظهور اسلام مطهر می جنگند سراپا غرق دروغ و وانموده های شیطنت بار بیآزرم؟ نه تصادفی نیست سینما، هنر تکنولوژیک عصر و تمدن مدرنیته صد سال است دارد نقش جهانی اش را ایفا میکند و در انقلاب اسلامی این نقش بس پیچیده شده و داخل و خارج را همدست به جنگ با رب العالمین متحد کرده است.
انفجار نور انقلاب در زهدان سینما نطفه آثار مدافع حق و دفاعدمقدس و دتوت به معارف الهی را نشاند اما این زهدان ماهوا توان زایش هنر پاک و نگه داری جنین انقلاب اسلامی را و پرورش هنر معصومانه را ندارد، با همه نیرو مدتها فریاد زدم تغییر ساختار برای پرورش سینمایی پاکجان ضروری است، اما قدرت در دست شیطان پرستان بود و نظام سینمایی ما شیطانی و از این زهدان جز بچه شیطان زاده نمی شود. من مطلقا نمی گویمآثار شریف در این سینما متولد نشد. بلکه می گویم این ساختار کارش نابودی استعدا های مؤمنانه و کشاندن شان به قلمرو سربازی شیطان غربگرایی و اندک اندک زندگی لاابالی و غیر ایمانی و غیر انقلابی و حرامکارانه و بی پرده ی حیا و حجاب و تقوا و اسیرغرور دنیاست. سینمایی دین پرور در این ساختار حیات مدام نمی یابد.
توطئه اسلام هراسی و ایران هراسی
سینمای غربگراو شرقگرا و حرامکار نمی تواند انوار انقلاب اسلامی را بتاباند. و جشنواره اسکار وکن و ونیز و برلین و عنکبوت مقدس و پناهی وفرهادی و برادران لیلا وانبوه آثار ضد دین و انقلاب اسلامی در ای ان و جهان، جزیی از جنگ احمقانه ی فساد و نفس شیطانی با الله است. این رویداد ها را در این مقیاس باید درک کرد.
انقلاب اسلامی نقطه عطف تازه ای در تاریخ اسلام و انتظار مهدی موعود (عج) است، برافراشتن پرچم انتظار و عمل صالح و جهاد جانبازانه در راه بقیه الله الاعظم، طنین مرگ، و آگاهی از قطعیت نابودی بساط ستم فرعونی را جهانی کرده است. همین انفجار نور حقیقت است که دروغ و باطل و شیطان و فرعون و اهل فساد در زمین چه در داخل و چه در خارج را هراسان کرده است. توطئه اسلام هراسی و ایران هراسی جز این دلیلی ندارد. چهل و چند سال که همه ابزارشان و همه بیرحمی، اغوا، مکر، وانموده، همه بازی ها و نمایش ها، همه نیروی فریب وخشونت و کشتار و ترور و تحریم و تخریب و ویرانگری ها و همه اذناب ابلیس را از داخل پایتخت و حکومت شیعی تا قدرتهای درنده جهانی گرد آورده اند تا مانع طنین صدای حق پرستانه انقلاب خمینی (ره) مبلغ قیام مهدی موعود عج شوند.
جنگ و ترور اقتصادی و جنگ سیاسی و فرهنگی و علمی و تکنولوژیک و هنری و تبلیغی و کشتار نظامی و خونریزی وقتل عام مسلمانان هرگز چنین سابقه جهانی نداشته ومقایسه جنگهای صلیبی با جنگ امروز کفر با دین اسلام ناب محمدی قیاس اشتباه کارانه ای است. در جنگهای صلیبی دامنه نظامی، قدرت سلاح، ابعاد وانموده و سناربوی جنگ، عمق توطئه، ابزارهای پیچیده ی اغوای مسلمانان و نفوذ در انان و استفاده از انان علیه دین و اسلام، قدرت فریب رسانه، استفاده از تصاویر سینمایی و بازنمایی و وانموده های بس قدرتمند برای ترکاندن از درون، هرگز قابل مقایسه با امروز نیست. مهمتر از همه در أن جنگ یک طرف حگومت های منافق بود به اسم اسلام و یک طرف کلیسا و حکومت های منافق بود به اسم مسیحیت!
امروز یک طرف حکومت اسلامی، حاکم شیعه و اسلام ناب محمدی، ولی فقیه و رهبر جهانی مسلمانان کفر و ظلم ستیز است و سوی دیگر همه کفر و تمدن کافرانه و همه منافقان. حال بهتر می توانیم دریابیم در این جنگ، جایگاه سینما، همچون هنر مدرن تکنولوژیک و جهانی، چه جای مهمی است. نقش وانموده های سینما در این جدال آخرالزمانی ظلم و عدل، نقشی ماهوی است. سینما آینه و روح مدرنیته است، و سرمایه داری جهانی کالبدی برای حیات روح کافرانه، کالبدی زنده برای مدرنیته بشمار می آید. سینما از بدو زادنش با اسلام در ستیز بوده نه تنها با فیلم ادیسون و ملی یس علیه اسلام، بلکه با همه سینما، علیه خدا و اسلام به جنگ بر خاسته؛ حتی با فیلم های مذهبی در باره میسیونرها، حتی با ده فرمان و السید و بن هور، با ستارگان اغواگر و برهنگی و سکس و پورنو، با شکوه دکورها و رؤیاهای انسان لاییک و سکولار ، با گسست از سبک زندگی دینی و ترویج اباحه گری و سبک زندگی مدرن و بی ایمانی، با رواج نگاه مذهبی انسان محور و نه خدایی که جاری در همه ذرات و لحظات حیات است، با ترویج نگرش نیست انگارانه و بت نفس پرستی و حکمروایی میل بر سرزمین وجود و عقل گسسته از خرد الهی با رواج همه بحران های خشونت و شهوت پرستی و جنگ با نومیس و قوانین هستی و طبع و فطرت سالم و رواج همجنس بازی و زنا که ختم شده به زنا با محارم و ...
می بینیم محدود کردن جنگ سینما با الله، به جنگ سینمای سیاسی به چشم آگاهی خاک می پاشد. و ندیدن عمق میدان جنگ سینما با حق وبا اسلام و روح الهی انسان و پاکی و قوانین و هدایت قران و جنگ با معصوم علیهم السلام و بویژه معصوم منتظر عج است که تا همین جشنواره آخر اسکار وکن و تلماسه و عنکبوت مقدس و برادران لیلا تداوم بافته، و ندیدن این ماهیت سینمای جهان مدرن خطای استراتژیک است.
امروز پس ، چهره ی دیگر جنگ جهل و بت پرستی مدرن و خودپرستی نفس ظلمانی و عاصی را با معرفت الله و حقیقت و سرچشمه حیات باید چنین درست بفهمیم ، و این تنها تفسیر و تحلیل عمیق ریشه جنگ سینمایی کنونی است. غربگرایان برای آنکه انجام وظیفه کرده باشید. مبلٌغ یک روش تسلیم طلبانه برابرشیطنت اراذل متمدن مدرن اند. خط این است که به بهانه های مختلف و مهم نبودن ودنبال خط انان نرفتن، گوش ها را پر کنید از پاسیفیسم بیچاره ای که یکسره میدان را وا می گذارد؛ و به حواشی دلخواه خود بپردازید که همان خوش خدمتی و سطحی نگری در باره سینما و سینماگران غربگرای ایران است و دشمنی بسیاری از انان با اسلام و انقلاب اسلامی و مخالفان مشی امام ، همین قدر شرافت ندارند که نهان روشانه به این گاو شیر ده بودن برای سیاست اربابان ظلمانی زور و ظلم و کفر محارب، ادامه ندهند و علنا بگویند چه کاره اند ...
در حد جواب عاجل بگویم، اتفاقا موضوع بی ارزشی عنکبوت مقدس و شوآف نوکر مآبانه ی عروسکانی مثل امیر ابراهیمی و علیدوستی و فرهادی و معادی و عباسی و فراهانی و بازی فمنیستی بیمار و دروغگوی زنان و مردان ضد جمهوری اسلامی، هیچ ربطی ندارد به ضرورت بیدار بودن نسبت به روند ممتد توطئه وحشیانه ستیز با اسلام و مردم ایران و انقلاب اسلامی و امام مهربان که جان و روح ایران است.
این جنگ شوم غرب در همه عرصه های ایدئولوژیک، فرهنگی سیاسی، اقتصادی، ونظامی واقعی ترین چالش انقلاب بت ضد انقلاب بوده است و جنگ جشنواره ها و سینما با انقلاب اسلامی مدام ادامه داشته و اکنون به دلایل متعدد که مفصلا خواهم گفت چیستند، وارد فاز جدیدی شده چون طنین مرگ از تلاش رییسی شنیده اند. توهین به عصمت امام رئوف و مظلوم بوسیله دریدگی فحشا و زشتکاری عیان و وقیح از بی چارگی شان است. تحلیل این رفتار خصمانه و کینه توزانه فاسدان جهان علیه پاکی اسلام و انقلاب اسلامی خیلی هم ضروری، مهم و آگاهی بخش است. روش دارکوبی غرب تکرار نخ نمای سمیولاکروم و نکته های ظلمانی برای عادی سازی و پرده دری و کم کم تبدیلشان به باور عمومی و فساد خیزی بزرگ در مسیر رؤیای شیطانیش است؛ و این یعنی هویت زدایی از ملت!، شیطانی کردن افکار عمومی و وادار کردنشان به خودزنی و نابودی راه رهایی بخشی که با انقلاب اسلامی پیموده اند تا حبطت اعمالهم شوند و آب رفته را به جوی باز گردانند و مرتجعانه به شیطان بزرگ تسلیم شوند. کور کردن بیداری مردم نسبت به این حقیقت جنایت رسانه ای است. خط لیبرال ایپ است
۱-این توطئه ها مهم نیست کاری نکنید.
۲- صدور بیانیه گناه کبیره است، کار ما سکوت است و اجازه به اثربخشی توطئه!! (بگذریم که بیانیههای دولت عریه کن سطحی و مشکلش عدم قاطعیت بود و ضغف شجاعت)
۳-انحراف موضوع با طرح یک پیشنهاد غلط و فراهم کردن زمینه. از پیش تولید سوژه تبلیغ علیه دولت آقای رئیسی و در فشار گذاشتنش برای اتخاذ سیاستی لیبرال برای جشنواره فیلم فجر آینده.
۴-آقایان لیبرال سینما و دارای کار ت شهروندی شیطان یک ایده غلط را جا انداختند :جشنواره آینده آثارش محصول دولت آقای رییسی است!
این دروغی آشکار است برای آینده ی یورش به رییس جمهور! زیرا ساختار سینمای ما، از بن و ریشه نیازمند تحول است واین کاریکاتور تحول سینما ، و تقلیل تولید آثار ارزشمند. فیلم ها به گزینش آثار رسیده به جشنواره طی دو سال ریاست آقای رییسی جوک بیمزه ای است.
۵-همچنین نهان کردن بیشرمی حقیقت رفتار سلبریتی ها و کارگردانی مثل فرهادی و روستایی در سخنان ضد ایران و مظلوم نشان دادن آنها. در حالی که آنان یکی از نمادهای پرورش پر مدعا و ننرجشنواره ی تو سری خور فیلم فجر اند. خود وجود روستایی، اثبات فقدان کامل یک شخصیت مستحکم و بنیان استوار سینمایی و بهره مندی دشمنان انقلاب از بیت المال و رانت های بزدلان است و جوایز ناحق به فیلم یک روز و ابد. جایزه یک فستیوال خصوصی به فرهادی و روستایی، قابل فهم است اما یک جشنواره دولتی برای چه باید ضد پروتکلش به اثری مریض و ضدملی جایزه بدهد؟
۶- کار برنامه های نابینا همچنین تبلیغ آثار گوشه دار و گاه خصمانه و فشار برای پذیرششان است.
۷- پراکندن ایده غلط اینکه ما جشنواره ای مثل آنها غیر ایدئولوژیک و با ایدئولوژی های گوناگون بر پا کنیم و اجازه دهیم آثار شان در آن شرکت کنند. این ایده از هر سو غلط است. اولا جشنواره هاشان کاملا ایدئو لوژیک است. ثانیا مگر آنان فیلم مدافع جمهوری اسلامی را می پذیرند که از گرد هم آمدن اثار فمنیستی و... در جشنواره فجر حرف می زنیم!
به هر رو برنامه های لیبرالی رسانه های ما نمونه بد برنامه تلویزیونی اندکه به جای روشنگری، غبار انگیزی می کنند و از آگاهی مخاطب جلوگیری به عمل می آورد و در پی پیاده کردن خط غربگراها ست ومروج دروغ بزرگ و ادای متکبرانه اما کاریکاتور گونه ی مخالفت با اپقلاب است و در پی اثبات دروغ فقدان سوء نظر نهادها و سینمای غرب علیه اسلام و ایران ...
و از همه بدتر، به کار گرفتن شعیبیهاست فیلم در باره امام معصوم می سازند و گویی با خواری چشم بر جنایت های جریان کفر آلود در سینمای ایران و فساد و فحشا و از همه بدتر دشمنی شان با خدا و عصمت اولیاء مهربان و یاریگر هستی ، ومظلومیت شان بسته اند. و متنی با احساسات نا معقول و ضد واقعیت فراهم آورده که مردم را فریب می هند و کارشان بیشتر خود را به آن راه زدن است و به سادگی از توهین سلمان رشدی وار به پیشوای معصوم، امام رضا علیه السلام چشم پوشیدن که ذخیره ی معارف نبوی و معدن هدایت و نوربخشی برای پاکیزگی هویت ایرانی و پایگاه امید و یاری و تربیت منتظران عدل جهانی و وعده الهی است.
استفاده ابزاری از این کارگردانان ساده لوح از آن جا مسلم است که بحای دفاع از جریان پاک سینمای ایران که پس از انقلاب در رٱس تغییر طلبی پیشرو، رشد خرد سینمایی و زیبا شناسی مستقل بوده و شعیبی تا امروز جزیی از این اقلیت سالم بوده ، او به دروغ از کل پاکی سینما و بانوان و آقایان دست اندر کار سینمای ایرانحرف زده که تاریخی ارتجاعی و تجدید فساد و شهوترانی را ونوکری کفر محارب و افکار الحادی را ترویج کرده اند.
این موضع جهالت بار آزار دهنده بوده، چون بر دشمنی با خدا و ائمه هدایت و انقلاب در سینمای ما پرده می کشد و دروغ می گوید. این درست که درسینمای ما آثاری با نگاه مثبت به و حق خواهاپه و حتی نسبت به مرقد مقدس امام هشتم جان شیعیان فدایش، ساخته شده و ذره ای از عظمت حضور زنده اش را نمایش داد ه، اما اولا امام رضا سلام الله علیه کجا و این نگاه بس کوتاه کجا و ضمن تقدیر نباید طلبکار بود که بدهکار قصور و تقصیر خودیم و غرق نعمت اویبم و نمی دانیم و از سوی دیگر سینمای فاسد ما با هر فیلم مروج اباحه گری و محتوای مبتذل، در سم خوراندن عباسی دیروزی و امروزی به سرچشمه پاکی و خرد و رٱفت شریک است و کار ارجمند سینمای شریف ربطی به توجیه این سینمای فاسد ندارد. بی دانشی و تعصب و کذب و جهل بلای جان معرفت و شناخت حق است و راه افتادن بدام باطل زا هموار می کند. کاش، کارگردانان . هنرمندان متدین. انقلابی و اهل معرفت و ایمان و شجاع ونیروهای سالم و متخصص فنی سینما گرد می آمدند.
درک این که بازی جهانی چه معنایی دارد و زدن کانون پاکی و عصمت و ترویج نور و سلامت جان و گریز از گناه و وهم امکان نابودی و قتل امام زنده و آستان مقدس فعال او، چقدر برای شیاطین و گناه پیشگان جهانی و نهادهای گناه پیشه شان چون جشنواره های ستیزه گر با اسلام حیاتی است و آنان وهمدستان ایرانی سینمای شیطانی فقط باید مطرود و ملعون شمرده شوند و نه آن که توجیه گردند، آیا برای اهل ایمان خیلی مشکل است؟
** احمد میراحسان/ نویسنده و منتقد ادبی