گفتار منتشر نشدهاي از علامه جوادي آملي درباره کريمه اهل بيت(ع)
يک کريمه که از دودمان نبوت و ولايت است، به جائي ميرسد که امام هشتم و امام نهم (سلام الله عليهما) درباره زيارت او هم توصيه و سفارش دارند، و هم دستور و برنامه! از وجود مبارک امام هشتم رسيده است که خواهر ما فاطمه معصومه(س) در قم مدفون است؛ هر کس اين بانو را زيارت کند، بهشت براي اوست. و از وجود مبارک امام نهم نيز رسيده است که عمّه من فاطمه معصومه(س) در قم مدفون است و هر کس آن حضرت را زيارت کند، بهشت براي اوست.
اعمالي که باعث ورود در بهشت است، يکسان نيست. بعضي از عملهاي خير باعث ميشود انسان به بهشت راه پيدا کند. بعضي از اعمال خير سبب ميشود که بهشت در اختيار او شود نه او در اختيار بهشت. گاهي به ما ميفرمايند: اگر فلان کار خير را انجام داديد وارد بهشت ميشويد. گاهي ميفرمايند: اگر فلان کار خير را انجام دادي بهشت براي شماست! در صورت دوّم، انسان حقّ شفاعت هم دارد که عدهاي را به همراه ببرد.
راز اينکه وجود مبارک امام هشتم و امام نهم فرمودند: هر کس کريمه اهل بيت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) را زيارت کند، بهشت براي اوست اين است که او اهل ولايت است! اگر کسي پيوند ولائي با دودمان عصمت و طهارت داشت، ميکوشد که رايحه ولايت و طعم ولايت در هستي او پديد آيد و خود جزء اولياي إلهي بشود. اگر کسي جزء اولياء خدا شد و وليُّ الله شد، بهشت مشتاق اوست.
بهشت مشتاق چه کساني است؟
در برخي از روايات ما آمده است که بهشت مشتاق سلمان است. اشتياق بهشت به سلمان بيش از علاقه سلمان به بهشت است. رازش آن است که بهشت محصول عقيده صحيح و اخلاق صحيح و عمل صالح است. و عقيده و اخلاق و اعمال جزء شئون ادراکي و عملي انسان است. اگر بهشت در اثر عقيده و خُلق و عمل است، و اگر عقيده و خُلق و عمل جزء شئون ادراکي و عملي آدمند، پس روح انسان والاست که در اثر تحصيل عقيده و اخلاق و اعمال، بهشت را ميسازد. بهشت مملوک انساني است که وليُّ الله است. در جريان دوزخ هم (معاذ الله) اينچنين است. بنابراين وجود مبارک امام هشتم و امام نهم، اثر زيارت فاطمه معصومه (س) را استحقاق بهشت دانستند که بهشت براي اوست.
مطلب ديگر روايتي است که از وجود مبارک امام رضا (ع) رسيده است که فرمود: اگر کسي خواهرم، کريمه اهل بيت، فاطمه معصومه را «عارفاً بِحَقّها» زيارت کند؛ بهشت براي او ثابت است. معلوم ميشود کريمه اهل بيت، فاطمه معصومه(س) حقّي دارد؛ بعضي از زائران به حقّش عارفاند، بعضي عارف نيستند. بعضي او را فقط به عنوان خواهر امام و دختر امام و عمّه امام ميشناسند و زيارت ميکنند. اينها طرفي از فضيلت و ثواب را ميبرند، اما به ثواب کامل بار نمييابند! بعضي حقّ اين کريمه را ميشناسند که امام هشتم اينچنين فرمود.
مطلب بعدي آن است که حق او چيست تا انسان آن حق را بشناسد و آن حضرت را با معرفت به حق زيارت کند؟ حقي که ميتوان براي کريمه اهل بيت (ع) ثابت کرد از راههاي متعدّد و گوناگون قابل اثبات است. ولي روشنترين و ساده ترين راه همان تحليل عميق زيارتنامه آن حضرت است.
زيارتي که براي معصوم زادگان و امام زادگان آمده دو قسم است: بعضي از معصومزادگان و امامزادگان زيارت خاصي ندارند، علماء و بزرگان براي زيارت آنها جملههائي را انشاء ميکنند. نظير آنچه که براي حضرت عبدالعظيم حسني (ع) است که بعضي از علماء زيارت نامه او را تدوين کردهاند. اصل زيارت آن حضرت که ثواب دارد از معصومين رسيده است، اما وجود مبارک حضرت عبدالعظيم (ع) را چگونه زيارت بکنيد، اين زيارت نامهها تدوين شده بعضي از علماي بزرگ است. لکن درباره فاطمه معصومه (س) زيارتش را از امام هشتم نقل کردهاند. يکي از محدّثين بزرگ قم که توفيق تشرّف محضر امام زمانش، وجود مبارک امام رضا (ع) را پيدا کرد، نقل کرد که وجود مبارک امام رضا به من فرمود، يعني به همين سعد اشعري که از قُميّون بزرگوار است، فرمود: يا سَعد! قبري در خاک شماست. عرض کرد: منظور قبر کريمه اهل بيت فاطمه معصومه (س) است؟ فرمود: آري! بعد فرمود: شما آن بزرگوار را با اين وضع زيارت بکنيد... اين زيارت نامهاي که در کُتب زيارات و ادعيّه آمده است، اين جزء مُنشأت وجود مبارک امام هشتم است.
اهل بهشت سالي يکبار سيدالشهداء(ع) را زيارت ميکنند
از اين زيارت چند نکته بر ميآيد؛ اوّلين نکته آن است که وجود مبارک کريمه اهل بيت فاطمه معصومه (س) در سلسله جليله انبياء و اولياء قرار دارد. يعني وقتي انبياء (ع) سلسلهشان به پايان رسيد، اولياي الهي يعني ائمه معصومين سلسلهشان به پايان رسيد، نوبت به شاگردان ممتاز ائمه رسيد، نوبت به اصحاب خاصّ ائمه رسيد؛ ميبينيد وجود مبارک فاطمه معصومه (س) به عنوان يکي از شاگردان و مولِد ائمه (ع) و يکي از اصحاب خاصّ ائمه (ع) مطرح است و وارث همان معارف است. منتها نبوت براي انبياء است، امامت براي ائمه (ع) است. اين کريمه اهل بيت(ع) طهارت، معرفت، زهد و عبادت، علم و عقل و سائر ملکات نفساني را در اثر شاگردي ائمه (ع) و صِحابت ائمه (ع) به دست آورده است.
لذا وجود مبارک امام رضا (ع) دستور داد: وقتي خواستيد کريمه اهل بيت فاطمه معصومه (س) را زيارت کنيد، اوّل بعد از گفتن 34 بار الله اکبر و 33 بار سبحان الله و 33 بار الحمد لله؛ بر آدم صفي سلام بفرستيد، اَلسَّلامُ عَلَي آدَمَ صِفوَهِ الله... انبياء را يکي پس از ديگري انسان عرض ادب ميکند، سلام ميفرستد تا به وجود مبارک خاتم (ص) ميرسد. بعد نسبت به معصومين، 13 معصوم ديگر را، وجود مبارک اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا و ائمه ديگر را ياد ميکند و عرض ادب ميکند، بعد به اين کريمه ميرسد. ميگويند: سلام بر تو اي کسي که دختر امامي، خواهر امامي، عمّه امامي و دختر پيغمبر اکرم (ص) هستيد؛ آنگاه خواستههاي خود را در اين زيارت بازگو ميکند. مي گويند: اَلسَّلامُ عَلَيکِ عَرَّفَ اللهُ بِينَنا وَ بِينَکُمْ فِي الجَنَّه... در اين زيارت گفته نميشود که ما وارد بهشت بشويم. چون ورود به بهشت را تقريباً مسلّم گرفتهاند. بهشتيها اينطور نيست که هر وقت بخواهند به حضور ائمه و معصومين برسند، آزاد باشند. در بهشت هميشه و در هر مکان مقدور افراد عادي نيست که به حضور ائمه(ع) برسند. گرچه همه در بهشتند، ولي براي بهشت درجات فراواني است. گفتند: وجود مبارک حسين بن علي بن أبيطالب، سيّد الشهداء (ع) سالي يک مرتبه براي اهل بهشت تجلّي ميکند. يعني بهشتيها سالي يک بار روي مبارک حسين بن علي(ع) را زيارت ميکنند. آن سال حالا 365 روز دنياست يا سال آخرت معلوم نيست! غرض آن است که سالي يک بار بهشتيها وجود مبارک أبي عبد الله را ميبينند.
راهنمايي براي حوض کوثر
در همين زيارتي که وجود مبارک امامِ رضا (ع) به ما دستور داد، به پيشگاه کريمه اهل بيت، فاطمه معصومه (س) عرض ميکنيم: اَلسَّلامُ عَلَيکِ عَرَّفَ اللهُ بِينَنا وَ بِينَکُمْ فِي الجَنَّه. اوّلاً آن کريمه را با ساير اهل بيت و ائمه (ع) يکجا تلقّي ميکنيم با حفظ درجات، بعد عرض ميکنيم: خدا آن توفيق را به ما عطا کند که در بهشت شما را بشناسيم، به حضور شما مشرف بشويم. و عرض ميکنيم: وَ اُورَدَنَا حُوضِ نَبِيِّکُمْ... خداوند آن توفيق را به ما بدهد که ما وارد حوض کوثر بشويم. چون ميدانيم حوض کوثر راهنما دارد. راهنماي حوض کوثر قرآن است و ولايت. هم شيعهها نقل کردند، هم سنّيها نقل کردند که وجود مبارک پيغمبر (ص) فرمود: من اين دو امانت وَزين را به عنوان عامل هدايت در بين شما ميگذارم؛ إنّي تارِکٌ فِيکُمُ الثَّقَلينْ کِتابَ اللهِ وَ عِترَتِي(1). «ثقل» آن متاع وَزين است. آن کالائي که داراي وزنه معنوي است. فرمود: قرآن و عترت را به عنوان هدايت براي شما مي گذارم. لَنْ يَفتَرِقَا حَتّي يَرِدا عَلَيَّ الحُوض(2). يعني قرآن و ولايت اهل بيت (ع) از هم جدا نخواهند شد، تا اينکه در کنار حوض کوثر بر من وارد بشوند. پس اين دو همه تشنگان معارف را به حوض کوثر معرفت دعوت ميکنند. ما در زيارت کريمه اهل بيت(ع) عرض ميکنيم: وَ اُورَدَنَا حُوضَ نَبِيِّکُمْ. يعني ما از خدا مسألت مي کنيم که به همراه قرآن و به همراه ولايت اينقدر حرکت بکنيم تا کنار حوض کوثر به شما برسيم. اين مقام را وجود مبارک فاطمه معصومه (س) داراست.
همه نيازمند شفاعت هستند
آنگاه عرض ميکنيم: خدايا! به برکت اين بيبي توفيقي عطا کن که اين بيبي از ما شفاعت بکند: يا فاطِمَهُ اشْفَعِي لِي فِي الجَنَّه فَإنَّ لَکِ عِندَ اللهِ شأنً مِنَ الشِّأنْ... کسي حقّ شفاعت دارد که در کنار عدالت الهي از مظاهر اسماي حُسناي خدا باشد. خداوند اگر با عدل خودش با ما رفتار بکند بسياري از ما آسيب ميبينيم؛ ولي اگر رحمت او ضميمه عدل او بشود، اين کار را مي گويند: «شفاعت». شفاعت از شَفع است، يعني جفت؛ در مقابل وحد به معناي تک و طاق. اگر گفتند: فلان کس شفيع است، يعني به همراه آن شخص در محکمه حاضر ميشود. اگر خود انسان به تنهائي وارد محکمه بشود، آسيب ميبيند. ولي اگر امام، معصوم در کنار او به محکمه الهي راه پيدا کند او تنها نيست، او تک نيست، او شفيع دارد. شَفع است، جفت است، زوج است.
اگر اين بيبي به اين مقام رسيده است که همه بزرگان، همه علماء، همه مراجع در کنار بارگاه ملکوتي او عرض ميکنند: يا فاطِمَهُ اشْفَعِي لِي فِي الجَنَّه... معلوم ميشود حقّ شفاعت دارد. شما ميبينيد همه مراجع بزرگ در کنار قبر بيبي ميگويند: از ما شفاعت بکن! در قيامت همگان به شفاعت خاندان پيغمبر (ص) نيازمندند. آنها که خداي ناکرده مشکل گناه دارند به برکت آنها يا کمتر عذاب ميبينند، يا از عذاب نجات پيدا ميکنند. آنها که مثلاً اهل اعرافند، به بهشت راه پيدا ميکنند. آنها که اهل بهشتند، به برکت شفاعت درجاتشان رفيع ميشود. همه شيعيان و کساني که دين شان مرضي خداست نيازمند به شفاعتاند؛ يا در نجات از جهنّم، يا در تخفيف از عذاب، يا از رهائي از اعراف و ورود به بهشت، يا ترفيع درجات بهشت؛ به هر تقدير در همه اين مراحل و درجات به شفاعت نيازمندند. اينکه همه بزرگان در پيشگاه اين کريمه عرض ميکنند: اشْفَعِي لِي فِي الجَنَّه فَإنَّ لَکِ عِندَ اللهِ شأنً مِنَ الشِّأنْ، معلوم مي شود که وجود مبارک اين کريمه از ولايت الهي برخوردار است. و با قرآن همراه است و از قرآن جدا نميشود. چنين مقامي را اگر کسي بشناسد و آن حضرت را با اين معرفت زيارت کند، استحقاق بهشت دارد.
مطلب ديگر آن است که زيارت عبارت از حضور زائر عند المَزور است. اگر کسي به پيشگاه يک شخصي برود، همين که در مشهد و در محضر او شاهد و حاضر شد، ميگويند زيارت کرده است. اصطلاحاً نماز را ميگويند: زيارهُ الله. کسي که اهل نماز است، به حضور خدا رسيده است، يعني دارد خدا را زيارت ميکند. منتها درباره غير خدا عنوان زيارت هست، عنوان صلاه نيست. چون عبادت مخصوص ذات أقدس إله است. اگر کسي به نماز ايستاد، دارد خدا را زيارت ميکند. گفتگوي با خدا، مناجات با خدا، عرض ارادت به پيشگاه خدا، درخواست کمک از خدا، درخواست ثبات قدم و استواري از خدا، درخواست ادامه راه استوار و مستقيم از خدا؛ همه اينها گفته هاي رو در رو با خداست. هميشه خدا با ماست، ولي آن لحظهاي که ما با خدا باشيم، داريم خدا را زيارت ميکنيم؛ صلاه، زيارهُ الله است.
اسرار الهي در آيينه دل
در نتيجه زيارت کردن يک ادب خاصّ ديني است که اصلش براي ذات أقدس إله است به عنوان عبادت، فرعش که عنوان عبادت ندارد، عنوان پرستش ندارد، فقط عنوان تأدّب است و تکريم است و تجليل براي کساني که پيام آوران الهياند هم صادق است. اين نشان ميدهد که اين بيبي به چه پايگاهي رسيده است که امام هشتم و امام نهم هم ترغيب کردهاند که ايشان را زيارت کنيد.
از اينجا معلوم مي شود که زن در اسلام مانند مرد ميتواند وليُّ الله بشود؛ چه اينکه زينب کُبري (س) به مقام شامخ ولايت الهي بار يافته است. اگر کسي اين آئينه را درک کند، غبارها را بر طرف کند، بسياري از اسرار الهي در آيينه دل جلوه ميکند و اين راهي است که نگاران مکتب نرفته آن را بهره ميبرند. اگر درباره رسول اکرم آمده است: نگار ما به مکتب نرفت ولي با يک غمزه مسأله آموز چندين مدرّس است؛ خط ننوشت، پيش معلّمي نرفت، ولي معارف الهي را فرا گرفت، رازش آن است که ذات أقدس إله در درون ما جان را شفاف و آئينه دل را صاف آفريد...
اعمالي که باعث ورود در بهشت است، يکسان نيست. بعضي از عملهاي خير باعث ميشود انسان به بهشت راه پيدا کند. بعضي از اعمال خير سبب ميشود که بهشت در اختيار او شود نه او در اختيار بهشت. گاهي به ما ميفرمايند: اگر فلان کار خير را انجام داديد وارد بهشت ميشويد. گاهي ميفرمايند: اگر فلان کار خير را انجام دادي بهشت براي شماست! در صورت دوّم، انسان حقّ شفاعت هم دارد که عدهاي را به همراه ببرد.
راز اينکه وجود مبارک امام هشتم و امام نهم فرمودند: هر کس کريمه اهل بيت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) را زيارت کند، بهشت براي اوست اين است که او اهل ولايت است! اگر کسي پيوند ولائي با دودمان عصمت و طهارت داشت، ميکوشد که رايحه ولايت و طعم ولايت در هستي او پديد آيد و خود جزء اولياي إلهي بشود. اگر کسي جزء اولياء خدا شد و وليُّ الله شد، بهشت مشتاق اوست.
بهشت مشتاق چه کساني است؟
در برخي از روايات ما آمده است که بهشت مشتاق سلمان است. اشتياق بهشت به سلمان بيش از علاقه سلمان به بهشت است. رازش آن است که بهشت محصول عقيده صحيح و اخلاق صحيح و عمل صالح است. و عقيده و اخلاق و اعمال جزء شئون ادراکي و عملي انسان است. اگر بهشت در اثر عقيده و خُلق و عمل است، و اگر عقيده و خُلق و عمل جزء شئون ادراکي و عملي آدمند، پس روح انسان والاست که در اثر تحصيل عقيده و اخلاق و اعمال، بهشت را ميسازد. بهشت مملوک انساني است که وليُّ الله است. در جريان دوزخ هم (معاذ الله) اينچنين است. بنابراين وجود مبارک امام هشتم و امام نهم، اثر زيارت فاطمه معصومه (س) را استحقاق بهشت دانستند که بهشت براي اوست.
مطلب ديگر روايتي است که از وجود مبارک امام رضا (ع) رسيده است که فرمود: اگر کسي خواهرم، کريمه اهل بيت، فاطمه معصومه را «عارفاً بِحَقّها» زيارت کند؛ بهشت براي او ثابت است. معلوم ميشود کريمه اهل بيت، فاطمه معصومه(س) حقّي دارد؛ بعضي از زائران به حقّش عارفاند، بعضي عارف نيستند. بعضي او را فقط به عنوان خواهر امام و دختر امام و عمّه امام ميشناسند و زيارت ميکنند. اينها طرفي از فضيلت و ثواب را ميبرند، اما به ثواب کامل بار نمييابند! بعضي حقّ اين کريمه را ميشناسند که امام هشتم اينچنين فرمود.
مطلب بعدي آن است که حق او چيست تا انسان آن حق را بشناسد و آن حضرت را با معرفت به حق زيارت کند؟ حقي که ميتوان براي کريمه اهل بيت (ع) ثابت کرد از راههاي متعدّد و گوناگون قابل اثبات است. ولي روشنترين و ساده ترين راه همان تحليل عميق زيارتنامه آن حضرت است.
زيارتي که براي معصوم زادگان و امام زادگان آمده دو قسم است: بعضي از معصومزادگان و امامزادگان زيارت خاصي ندارند، علماء و بزرگان براي زيارت آنها جملههائي را انشاء ميکنند. نظير آنچه که براي حضرت عبدالعظيم حسني (ع) است که بعضي از علماء زيارت نامه او را تدوين کردهاند. اصل زيارت آن حضرت که ثواب دارد از معصومين رسيده است، اما وجود مبارک حضرت عبدالعظيم (ع) را چگونه زيارت بکنيد، اين زيارت نامهها تدوين شده بعضي از علماي بزرگ است. لکن درباره فاطمه معصومه (س) زيارتش را از امام هشتم نقل کردهاند. يکي از محدّثين بزرگ قم که توفيق تشرّف محضر امام زمانش، وجود مبارک امام رضا (ع) را پيدا کرد، نقل کرد که وجود مبارک امام رضا به من فرمود، يعني به همين سعد اشعري که از قُميّون بزرگوار است، فرمود: يا سَعد! قبري در خاک شماست. عرض کرد: منظور قبر کريمه اهل بيت فاطمه معصومه (س) است؟ فرمود: آري! بعد فرمود: شما آن بزرگوار را با اين وضع زيارت بکنيد... اين زيارت نامهاي که در کُتب زيارات و ادعيّه آمده است، اين جزء مُنشأت وجود مبارک امام هشتم است.
اهل بهشت سالي يکبار سيدالشهداء(ع) را زيارت ميکنند
از اين زيارت چند نکته بر ميآيد؛ اوّلين نکته آن است که وجود مبارک کريمه اهل بيت فاطمه معصومه (س) در سلسله جليله انبياء و اولياء قرار دارد. يعني وقتي انبياء (ع) سلسلهشان به پايان رسيد، اولياي الهي يعني ائمه معصومين سلسلهشان به پايان رسيد، نوبت به شاگردان ممتاز ائمه رسيد، نوبت به اصحاب خاصّ ائمه رسيد؛ ميبينيد وجود مبارک فاطمه معصومه (س) به عنوان يکي از شاگردان و مولِد ائمه (ع) و يکي از اصحاب خاصّ ائمه (ع) مطرح است و وارث همان معارف است. منتها نبوت براي انبياء است، امامت براي ائمه (ع) است. اين کريمه اهل بيت(ع) طهارت، معرفت، زهد و عبادت، علم و عقل و سائر ملکات نفساني را در اثر شاگردي ائمه (ع) و صِحابت ائمه (ع) به دست آورده است.
لذا وجود مبارک امام رضا (ع) دستور داد: وقتي خواستيد کريمه اهل بيت فاطمه معصومه (س) را زيارت کنيد، اوّل بعد از گفتن 34 بار الله اکبر و 33 بار سبحان الله و 33 بار الحمد لله؛ بر آدم صفي سلام بفرستيد، اَلسَّلامُ عَلَي آدَمَ صِفوَهِ الله... انبياء را يکي پس از ديگري انسان عرض ادب ميکند، سلام ميفرستد تا به وجود مبارک خاتم (ص) ميرسد. بعد نسبت به معصومين، 13 معصوم ديگر را، وجود مبارک اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا و ائمه ديگر را ياد ميکند و عرض ادب ميکند، بعد به اين کريمه ميرسد. ميگويند: سلام بر تو اي کسي که دختر امامي، خواهر امامي، عمّه امامي و دختر پيغمبر اکرم (ص) هستيد؛ آنگاه خواستههاي خود را در اين زيارت بازگو ميکند. مي گويند: اَلسَّلامُ عَلَيکِ عَرَّفَ اللهُ بِينَنا وَ بِينَکُمْ فِي الجَنَّه... در اين زيارت گفته نميشود که ما وارد بهشت بشويم. چون ورود به بهشت را تقريباً مسلّم گرفتهاند. بهشتيها اينطور نيست که هر وقت بخواهند به حضور ائمه و معصومين برسند، آزاد باشند. در بهشت هميشه و در هر مکان مقدور افراد عادي نيست که به حضور ائمه(ع) برسند. گرچه همه در بهشتند، ولي براي بهشت درجات فراواني است. گفتند: وجود مبارک حسين بن علي بن أبيطالب، سيّد الشهداء (ع) سالي يک مرتبه براي اهل بهشت تجلّي ميکند. يعني بهشتيها سالي يک بار روي مبارک حسين بن علي(ع) را زيارت ميکنند. آن سال حالا 365 روز دنياست يا سال آخرت معلوم نيست! غرض آن است که سالي يک بار بهشتيها وجود مبارک أبي عبد الله را ميبينند.
راهنمايي براي حوض کوثر
در همين زيارتي که وجود مبارک امامِ رضا (ع) به ما دستور داد، به پيشگاه کريمه اهل بيت، فاطمه معصومه (س) عرض ميکنيم: اَلسَّلامُ عَلَيکِ عَرَّفَ اللهُ بِينَنا وَ بِينَکُمْ فِي الجَنَّه. اوّلاً آن کريمه را با ساير اهل بيت و ائمه (ع) يکجا تلقّي ميکنيم با حفظ درجات، بعد عرض ميکنيم: خدا آن توفيق را به ما عطا کند که در بهشت شما را بشناسيم، به حضور شما مشرف بشويم. و عرض ميکنيم: وَ اُورَدَنَا حُوضِ نَبِيِّکُمْ... خداوند آن توفيق را به ما بدهد که ما وارد حوض کوثر بشويم. چون ميدانيم حوض کوثر راهنما دارد. راهنماي حوض کوثر قرآن است و ولايت. هم شيعهها نقل کردند، هم سنّيها نقل کردند که وجود مبارک پيغمبر (ص) فرمود: من اين دو امانت وَزين را به عنوان عامل هدايت در بين شما ميگذارم؛ إنّي تارِکٌ فِيکُمُ الثَّقَلينْ کِتابَ اللهِ وَ عِترَتِي(1). «ثقل» آن متاع وَزين است. آن کالائي که داراي وزنه معنوي است. فرمود: قرآن و عترت را به عنوان هدايت براي شما مي گذارم. لَنْ يَفتَرِقَا حَتّي يَرِدا عَلَيَّ الحُوض(2). يعني قرآن و ولايت اهل بيت (ع) از هم جدا نخواهند شد، تا اينکه در کنار حوض کوثر بر من وارد بشوند. پس اين دو همه تشنگان معارف را به حوض کوثر معرفت دعوت ميکنند. ما در زيارت کريمه اهل بيت(ع) عرض ميکنيم: وَ اُورَدَنَا حُوضَ نَبِيِّکُمْ. يعني ما از خدا مسألت مي کنيم که به همراه قرآن و به همراه ولايت اينقدر حرکت بکنيم تا کنار حوض کوثر به شما برسيم. اين مقام را وجود مبارک فاطمه معصومه (س) داراست.
همه نيازمند شفاعت هستند
آنگاه عرض ميکنيم: خدايا! به برکت اين بيبي توفيقي عطا کن که اين بيبي از ما شفاعت بکند: يا فاطِمَهُ اشْفَعِي لِي فِي الجَنَّه فَإنَّ لَکِ عِندَ اللهِ شأنً مِنَ الشِّأنْ... کسي حقّ شفاعت دارد که در کنار عدالت الهي از مظاهر اسماي حُسناي خدا باشد. خداوند اگر با عدل خودش با ما رفتار بکند بسياري از ما آسيب ميبينيم؛ ولي اگر رحمت او ضميمه عدل او بشود، اين کار را مي گويند: «شفاعت». شفاعت از شَفع است، يعني جفت؛ در مقابل وحد به معناي تک و طاق. اگر گفتند: فلان کس شفيع است، يعني به همراه آن شخص در محکمه حاضر ميشود. اگر خود انسان به تنهائي وارد محکمه بشود، آسيب ميبيند. ولي اگر امام، معصوم در کنار او به محکمه الهي راه پيدا کند او تنها نيست، او تک نيست، او شفيع دارد. شَفع است، جفت است، زوج است.
اگر اين بيبي به اين مقام رسيده است که همه بزرگان، همه علماء، همه مراجع در کنار بارگاه ملکوتي او عرض ميکنند: يا فاطِمَهُ اشْفَعِي لِي فِي الجَنَّه... معلوم ميشود حقّ شفاعت دارد. شما ميبينيد همه مراجع بزرگ در کنار قبر بيبي ميگويند: از ما شفاعت بکن! در قيامت همگان به شفاعت خاندان پيغمبر (ص) نيازمندند. آنها که خداي ناکرده مشکل گناه دارند به برکت آنها يا کمتر عذاب ميبينند، يا از عذاب نجات پيدا ميکنند. آنها که مثلاً اهل اعرافند، به بهشت راه پيدا ميکنند. آنها که اهل بهشتند، به برکت شفاعت درجاتشان رفيع ميشود. همه شيعيان و کساني که دين شان مرضي خداست نيازمند به شفاعتاند؛ يا در نجات از جهنّم، يا در تخفيف از عذاب، يا از رهائي از اعراف و ورود به بهشت، يا ترفيع درجات بهشت؛ به هر تقدير در همه اين مراحل و درجات به شفاعت نيازمندند. اينکه همه بزرگان در پيشگاه اين کريمه عرض ميکنند: اشْفَعِي لِي فِي الجَنَّه فَإنَّ لَکِ عِندَ اللهِ شأنً مِنَ الشِّأنْ، معلوم مي شود که وجود مبارک اين کريمه از ولايت الهي برخوردار است. و با قرآن همراه است و از قرآن جدا نميشود. چنين مقامي را اگر کسي بشناسد و آن حضرت را با اين معرفت زيارت کند، استحقاق بهشت دارد.
مطلب ديگر آن است که زيارت عبارت از حضور زائر عند المَزور است. اگر کسي به پيشگاه يک شخصي برود، همين که در مشهد و در محضر او شاهد و حاضر شد، ميگويند زيارت کرده است. اصطلاحاً نماز را ميگويند: زيارهُ الله. کسي که اهل نماز است، به حضور خدا رسيده است، يعني دارد خدا را زيارت ميکند. منتها درباره غير خدا عنوان زيارت هست، عنوان صلاه نيست. چون عبادت مخصوص ذات أقدس إله است. اگر کسي به نماز ايستاد، دارد خدا را زيارت ميکند. گفتگوي با خدا، مناجات با خدا، عرض ارادت به پيشگاه خدا، درخواست کمک از خدا، درخواست ثبات قدم و استواري از خدا، درخواست ادامه راه استوار و مستقيم از خدا؛ همه اينها گفته هاي رو در رو با خداست. هميشه خدا با ماست، ولي آن لحظهاي که ما با خدا باشيم، داريم خدا را زيارت ميکنيم؛ صلاه، زيارهُ الله است.
اسرار الهي در آيينه دل
در نتيجه زيارت کردن يک ادب خاصّ ديني است که اصلش براي ذات أقدس إله است به عنوان عبادت، فرعش که عنوان عبادت ندارد، عنوان پرستش ندارد، فقط عنوان تأدّب است و تکريم است و تجليل براي کساني که پيام آوران الهياند هم صادق است. اين نشان ميدهد که اين بيبي به چه پايگاهي رسيده است که امام هشتم و امام نهم هم ترغيب کردهاند که ايشان را زيارت کنيد.
از اينجا معلوم مي شود که زن در اسلام مانند مرد ميتواند وليُّ الله بشود؛ چه اينکه زينب کُبري (س) به مقام شامخ ولايت الهي بار يافته است. اگر کسي اين آئينه را درک کند، غبارها را بر طرف کند، بسياري از اسرار الهي در آيينه دل جلوه ميکند و اين راهي است که نگاران مکتب نرفته آن را بهره ميبرند. اگر درباره رسول اکرم آمده است: نگار ما به مکتب نرفت ولي با يک غمزه مسأله آموز چندين مدرّس است؛ خط ننوشت، پيش معلّمي نرفت، ولي معارف الهي را فرا گرفت، رازش آن است که ذات أقدس إله در درون ما جان را شفاف و آئينه دل را صاف آفريد...