رویا حکاکیان، نویسنده، یهودی الاصل که در تلویزیون تروریستی اینترنشنال حضور ثابتی دارد در کنفرانسی در آمریکا پروژه عادی سازی تجزیه طلبی را کلید زده است.
البته اظهارات او موجب شد تا کاربران مختلف نسبت به این ماجرا واکنش نشان دهند. حکاکیان در این کنفرانس ادعا کرده بود که حقوق بشر از حفظ تمامیت ارضی ایران مهمتر است!
اما منظور حکاکیان از حقوق بشر چه بود؟ یکی از کاربران توییتری نوشته است که حقوق بشر برای افرادی چون حکاکیان تنها یک بنگاه درآمدزایی بوده است. این کاربر با انتشار اسنادی مدعی شده است که رویا حکاکیان در کنار افرادی چون مصی علینژاد در غرب کاسب حقوق بشر راه انداختهاند.
حکاکیان کیست و از کجا حقوق میگیرد؟
حکاکیان سال هاست که در مهاجرت کرده و در غرب به فعالیت رسانه ای و هنری میپردازد. حکاکیان گفته است که از سال ۲۰۰۴ وارد حوزه حقوق بشر شد. حکاکیان به همراه پیام اخوان و رامین احمدی، «مرکز اسناد حقوق بشر ایران» را تاسیس کردند.
به ترتیب از راست، رویا حکاکیان، پیام اخوان و رامین احمدی
حکاکیان مدعی است که هیچ گاه در استخدام هیچ نهاد حقوق بشری ایرانی و یا غیر ایرانی نبوده است که پولی دریافت کند و تنها با بودجه آمریکا در سال ۲۰۰۵ مرکز اسناد را با دیگران بنیان گذاشت.
اما اسناد این مرکز نشان میدهد حکاکیان در سالهای بعد عضو هیئت امنا بوده است.
درحالی که حکاکیان مدعی بوده در هیچ نهاد حقوق بشری استخدام نبوده، این کاربر با انتشار سند نوشت حکاکیان غیر از عضویت در هیئت امنای مرکز اسناد حقوق بشر از اعضای هیان مدیره Refugees International (پناهندگان جهانی) بوده است.
طبق اسناد منتشر شده موسسه «مرکز اسناد حقوق بشر ایران» تنها با حمایت و بودجه آمریکا تاسیس نشده، بلکه بنیاد های بسیاری در سکوت رسانه ای و در خفا این سازمان را حمایت کردند.
بنیاد های همچون: آکیلیس بودمن، بنیاد اجتماعی شیکاگو، امور مالی نانسی پیک، بنیاد دایموندستون، امور خارجه و تجارت بین المللی کانادا دفتر حقوقی هیوز هوبارد و ربید، انستیتوی جیکوب بلاوستاین برای ارتقاء حقوق بشر، بنیاد جان دوتر، بنیاد خیریه مینوو، حقوق و دموکراسی (کانادا)، دفتر حقوقی رابینسون و کول، دفتر حقوقی اسکادن، آریس، اسلیت، میگر، و فلوم، وزارت امور خارجه آمریکا.
این کاربر با انتشار گزارش مالی مرکز اسناد حقوق بشر، به دلارهای مبادله شده برای فعالیت های ایران ستیز این سازمان نیز اشاره کرده و نوشت: کسب و کار بدی نیست به خصوص که با هر خونریزی در ایران مثل جنبش سبز(فتنه سبز) مبالغ آن افزایش چشمگیری پیدا میکند.
این کاربر در حساب کاربری دیگر خود ادامه اسناد را منتشر کرده و اینبار به درآمد زایی سازمان قبل از اغتشاشات ۸۸ پرداخته است.
او در ادامه رشته توئیت نوشت: جهت آشنایی با مرکز اسناد حقوق بشر خانم رویا حکاکیان نیم میلیون دلار برای بشر ایرانی قبل از جنبش سبز. منبع: اسناد عمومی منتشر شده در سایت IHRDC
جهت آشنایی با مرکز اسناد حقوق بشر خانم رویا حکاکیان و دوستان ۱.۴ میلیون دلار برای بشر ایرانی در سال ۲۰۱۴/۲۰۱۳ . منبع: اسناد عمومی منتشر شده در اینترنت برای عملکرد مالی سازمانهای معاف از مالیات.
او در ادامه باقی فعالیت های مالی سازمان را افشا کرد و نوشت: آیا میدانستید ۱۰۴.۰۰۰ دلار از ۱.۴۰۰.۰۰۰ دلار مرکز اسناد حقوق بشر خانم رویا حکاکیان به گیسو نیا پرداخت میشد که هویت کاربران ناشناس را افشا کند! این مرکز با بودجه ابتدایی یک میلیون دلار از سوی وزارت خارجه آمریکا تاسیس شد. پس از آن نیز به این مرکز، سالانه بودجه نیم میلیون دلاری از سوی دولت آمریکا اختصاص داده شده است.
این کاربر همچنین ژرده از همکاری های شاهین صادق زاده و رویا حکاکیان برداشته و نوشت: آیا میدانستید شاهین صادقزاده میلانی مجانی به رویا حکاکیان گیسو نیای نایاکی کاوه شهروز مسیح علینژاد لیبرال دموکراسی و ... عشق میورزد!؟
شاهین صادق زاده میلانی
اکنون با افشای این روابط و همکاری افراد به ظاهر کارشناس حقوق بشری و محیط زیستی با سرشبکه های ایجاد آشوب و اغتشاش، پرده دیگری از درآمدزایی این افراد با خون و امنیت مردم ایران برداشته شده است
. به همین منظور بسیاری از کاربران توئیتری، نسبت به این اسناد فاش شده واکنش نشان داده و متوجه شدند که به اسم فعالیت حقوق بشری، چه درآمدهای دلاری از خون مردم و ناامنی کشور کسب شده و چه کاسبیهای پر رونقی به راه افتاده است.
بسیاری از این کاربران از عبارت «هر یه نفر کشته شه هزار دلار پشتشه» استفاده کرده و برخی نیز این پرسش را مطرح کردند: «این کدامیک از ده ها و صدها بنگاه بیزینس با خون مردمه؟»
یکی از مواردی که دولتهای غربی از مقوله حقوق بشر استفاده ابزاری میکنند در تحریم است، اوباما در کتاب «سرزمین موعود» نوشته است:
«بعد از آنکه تلاشهایمان برای آغاز مذاکره با ایران رد شد و در شرایطی که این کشور وارد چرخه هرجومرج و سرکوبگری بیشتر میشد ما راهبردمان را بهسمت دومین گام راهبرد منع اشاعهای خودمان تغییر دادیم؛ یعنی بسیج کردن جامعه بینالمللی برای اعمال تحریمهای اقتصادی سخت و چندجانبهای که میتواند ایران را وادار به حضور در میز مذاکره کند.»
او در ادامه مینویسد: «تا آن موقع، شورای امنیت چندین قطعنامه علیه ایران تصویب کرده و از این کشور خواسته بود فعالیتهای غنیسازی خودش را متوقف کند. شورای امنیت، اعمال تحریمهایی محدود علیه ایران را مجاز کرده و گروهی شامل ۵ عضو دائم شورا بهعلاوه آلمان را تشکیل داده بود تا با امید به بازگرداندن رژیم به پایبندی به معاهده منع اشاعه با مقامهای ایران دیدار کنند.»
اوباما در ادامه اذعان کرده است که تحریمها ضعیفتر از آن بودهاند که اثری داشته باشند: «مشکل اینجا بود که تحریمهای موجود ضعیفتر از آن بودند که اثر چندانی داشته باشند، حتی متحدان آمریکا مانند آلمان، کماکان تجارت قابلقبولی با ایران داشتند و تقریباً همه از این کشور نفت میخریدند. دولت بوش مضاف بر تحریمهای بینالمللی تحریمهای یکجانبهای را وضع کرده بود، ولی این تحریمها تا حد زیادی نمادین بودند چون شرکتهای آمریکایی از سال ۱۹۹۵ از انجام مبادله با ایران منع شده بودند.»
آنطور که از مستندات در اندیشکدهها و مراکز تحقیقاتی و اظهارنظر مقامهای کشورهای مختلف برمیآید از نگاه آمریکا این درک ایجاد شده است که دوگانه «تحریم ــ حقوق بشر» میتواند ابزاری مؤثر برای تغییر رفتار ایران در اختیار واشنگتن قرار دهد. معروف است که جان بولتون جنایتکار آمریکایی گفته است که باید اثر تحریمها بر مردم ایران به حدی باشد که استخوان آنها بشکند.
باند حکاکیان در آمریکا وظیفه دارد بهانه این تحریمها را جور کند، گفته شده است که باند حقوق بشری شیرین عبادی نقش اساسی در جمع اوری اسناد دروغین به اسم حقوق بشر علیه مردم ایران دارند.