قبل از اینکه به شعارهای شبهه دار و تفرقه افکنانه که منجر به دوقطبی می شود نظری بیاندازیم، به این نکته باید توجه خاص داشت، چه نوع اندیشه و افکاری دنبال دوقطب کردن کشور هستند؟ از یک مسلمان واقعی و یا جهادگر و انقلابی و پیرو ولایت که به شدت مواظب صحبت هایی که می کند هست و خود را در محضر الهی می بیند، نمی تواند حرفی بزند که باعث انشقاق مردم شود. کسانی دنبال شعار های تفرقه افکنانه و شبهه دار می روند که دارای یک دیدگاه لیبرالیستی باشند که اصل سود و لذت غایت این تفکر است. یک اصل مهم در راس این دیدگاه "هدف وسیله را توجیه می کند" قرار دارد. کسانی که خارج از قائده اخلاقی دنبال هدف می گردند. این اشخاص سعی می کنند افکار عمومی را به انحراف بکشانند تا ماهی دلخواه خود را از آب گل آلود بگیرند. دوقطب سازان به دنبال این هستند تا جای باید و نبایدها را برای مردم تغییر دهند و به نوعی باعث فریب مردم شوند. هر گاه متوجه شدید که در یک برههی زمانی معینی، یک دسته شبهات یا هجمههای تبلیغاتی بر علیه یک دستگاه یا جریان یا موضوع صورت میپذیرد، بدانید که حتماً و بدون شک هدف دیگری دنبال میشود که ربطی با سؤال و پاسخ آن ندارد. و جالب آن که همیشه در قالب سؤال یا شبهه، حکم هم داده میشود! مثلاً نمیپرسند: آیا با توجه به این شواهد، تبعیضی هست یا نه؟ بلکه میپرسند: چرا این تبعیض هست؟! که این خود نوعی القا است که از تاکتیکهای «جنگ نرم» محسوب میگردد.
در دو دوره انتخابات گذشته، به وفوراز این نوع شگردها توسط آقای روحانی و اصلاح طلبان بودیم. شعارهایی انتخاباتی همچون: دیوار کشی در پیاده روها که در سالن ورزشی همدان اینکونه بیان کرد: «اگر شما جوانان در خانه بنشينيد، بدانيد كه در پيادهروهاي ما هم ديوار خواهد بود، شما آنها را نميشناسيد. من آنها را ميشناسم. آنها روزي در جلسهاي تصميم گرفتند كه در تهران و در پيادهرو ديوار بكشند. آنها ميخواستند، پيادهرو زنانه و مردانه ايجاد كنند».
اما چه كسي ميخواست ديوار بكشد؟
البته موضوع ديوار كشي كه روحاني اشاره كرده است، قابليت جستوجوي تاريخي دارد اما نه در پيادهروها بلكه در دانشگاه و آن هم از سوي اصلاحطلبان اما نه در دولت اصلاحات بلكه در سال 64!
ماجراي آن را رهبري انقلاب در سال 81 خطاب به خاتمي و معين نقل ميكند و ميفرمايد: «كساني كه الان (در دولت اصلاحات) اردوي مختلط برگزار ميكنند، همان كساني هستند كه سال 63-64 در كلاسهاي دانشگاه ديوار كشيدند، بنده به دستور امام رفتم در نمازجمعه گفتم اين كار بد است. من نميفهمم چطور اينها اين جور عوض ميشوند. 180 درجه راهشان را عوض ميكنند! امام به من گفتند كه اين چه كاري است. من در نماز جمعه تهران گفتم كه اين كار، كار مناسبي نيست. ديوار كشيدن حرف ما نيست. حرف انقلاب نيست.»
یکی دیگر از شگردهای دوقطب سازی روحانی که توسط تیمش برایش طراحی کردند، دوقطبي دولت با تفنگ و دولت بي تفنگ؛ دوقطبي دولت و دولت موازي با دولت ناميدن نيروهاي نظامي؛ دو قطبي اقتصاد ما و اقتصاد آنها و ... برخي از دوگانهسازي هاست كه از چند جمله در يك مراسم افطاري بیا داشتند. حسن روحاني در حالي كه ايرانيان در سراسر جهان مسرور و مغرور شليك موشكهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران به مقر داعش بودند، در جلسهاي اقتصادي گفت: «ابلاغ سياستهاي اصل ۴۴ براي اين بود كه اقتصاد به مردم واگذار شود و دولت از اقتصاد دست بكشد، اما ما چه كار كرديم؟ بخشي از اقتصاد دست يك دولت بيتفنگ بود كه آن را به يك دولت با تفنگ تحويل داديم، اين اقتصاد و خصوصيسازي نيست. از آن دولتي كه تفنگ نداشت ميترسيدند چه برسد به اينكه اقتصاد را به دولتي داديم كه هم تفنگ دارد و هم رسانه را در اختيار دارد و همه چيزي دارد و كسي جرئت ندارد با آنها رقابت كند».
اما از آن نظر که سپاه و بسیج همین مردم هستند و سپاه پاسداران محبوب مردم است و نمیتوانند ضدتبلیغ مؤثری بر علیه آن به کاربرند، سعی دارند مباحثی را مطرح کنند که اذهان عمومی در مقابل آنها احساس ظلم به خود کرده و دچار نوعی بغض و کینه نسبت به آنان شود! مثلاً میگویند: چرا بین کارمندان سپاه با سایر کارمندان تبعیض است؟چرا جانبازان و خانواده شهدا سهمیه دارند؟ و چرا بین سپاه و ارتش تبعیض است و یا سؤال فوق؟! پس، با خواندن شبهات متفاوت در سایتها یا سایر رسانهها و یا حتی مشاهدهی برخی از مصادیق خطا در سازمانها و ارگانها، نباید به جای انتقاد سالم و تلاش برای ساختن، اصلاح و پیشرفت، زمینه را برای مانور تبلیغاتی دشمن مساعد نماییم. باید بصیر بود. دیدیم که چطور دولت تدبیر و امید کارخانجات را به حراج داد و صدها کارگر را از کارخانه ها بیکار کرد.
روحانی می گوید: خداوند به پیامبرش هم می گوید تو وکیل نیستی که بخواهی بالای سر مردم باشی و به آنها امر و نهی کنی، بلکه موظف هستی راه هدایت را به مردم نشان بدهی تا هر کس خواست آن راه را برگزیند. اما برخی از ما فکر می کنیم که بالاسر مردم فرمان می دهیم و مردم مجری فرمان هستند. پیامبر و امامان خودشان هم اینچنین نبودند.
دکتر روحانی با تأکید بر اینکه همه قوا و مسئولان ذی ربط باید به بخش خصوصی امنیت بدهیم، گفت: امنیت تنها با داعش به خطر نمی افتد، بلکه دولت، مجلس و قوه قضائیه می توانند روزانه با وضع آیین نامه ها و برهم زدن آرامش بازار، امنیت را بر هم بزنند و یا متقابلا می توانند امنیت را تقویت کنند.
آقای روحانی با ایجاد دو قطبی جدید می خواهد اگر کم کاری و بی تدبیری در این هشت سال صورت گرفت پای نهادهای دیگر بگذارد.
در حالیکه در دولت یازدهم ۱۸۳ طرح توسط قرارگاه خاتمالانبیا سپاه به اتمام رسیده است و مردم از آن بهرهمند شدهاند. این طرحها در حوزه حمل و نقل، نفت و گاز، سدسازی، صنعت و معدن و آی تی بوده است. با توجه به اینکه روزانه ۱۲ میلیون لیتر بنزین وارد کشور میشد قرارگاه خاتمالانبیا سپاه با ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس که بزرگترین پالایشگاه در کشور است، توانست روزانه ۱۲ میلیون لیتر بنزین تولید کند و کشور را از واردات این فرآورده بینیاز کرد. فاز ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی در دولت یازدهم به بهرهبرداری رسید و از این فازها ۴۰ میلیارد متر مکعب استخراج و شیرینسازی گاز انجام و وارد شبکه شده است. این کار ۱۶ میلیارد دلار برای کشور منفعت داشته است. بهجای تشویق سپاه سزاوار نیست جوسازی علیه این نهاد انجام شود. سیاری از شرکتهای معتبر دنیا که در زمینههای گوناگون فعالیت میکنند، نظامی هستند. برای این شرکتها مشکلی ایجاد نمیشود اما سپاه که هم توان نظامی دارد و هم مسائل عمرانی و سازندگی کشور را حل میکند مورد خطاب قرار میگیرد. در حالی که ۲۴ هزار میلیارد تومان از دولت طلبکاریم این را قبول نداریم که میگویند سپاه با بخش خصوصی در رقابت است. اگر به سپاه طرحهایی با ترک تشریفات مناقصه واگذار شده این طرحها ضررده بوده است. در حالی که بانکها سود بیش از ۲۰ درصد به سپردهها میدهند چه کسی با دولتی کار میکند که نرخ سود طرحهای آن هفت تا ۱۰ درصد است. در مقابل پول، اجرای طرحها دولت به عنوان اسناد خزانه یا مشارکت اوراقی را به ما میدهد که ۳۰ تا ۳۴ درصد کاهش قیمت دارد اما سپاه چون میخواهد طرحها نخوابد و به بیکاران کشور اضافه نشود کارها را انجام می دهد، که این خود نوعی کمک به دولت می باشد.
پیش از این نوبخت سخنگوی دولت نیز در واکنش به فعالیتهای اقتصادی وابسته به قرارگاه خاتم و طعنهزنیهای برخی عنوان کرده بود: «بنده به عنوان مسئول برنامهریزی کشور با آگاهی عرض میکنم به هیچ وجه قرارگاه رقیب بخش خصوصی نیست و کسانی که این بخش را رقیب بخش خصوصی میدانند یا ناآگاهند یا مغرض و میخواهند تحریک کنند... ما معتقد نیستیم که قرارگاه با پیشینه، ریشه و ظرفیت فوقالعادهای که دارد در تقابل با بخش خصوصی به عرصه میآید؛ کدام بخش خصوصی است که بیش از 2 میلیارد دلار از دولت مطالبه داشته باشد و همچنان پای کار بایستد؛ این مسئله چیزی جز روحیه و عرق رزمندگی و دلاوری نیست... قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص) رویکرد اقتصادی و انتفاعی به طرحها نداشته و با نجابت درصدد یاری رساندن به دولت است».
در طول هشت سال هر کجا آقای روحانی کم آورده است سعی نموده خود را در یک طرف خط قرار دهد و آنهایی که با نیستند در طرف دیگر خط قرار دهد. آقای روحانی؟
وقتی منتقدان برجام را کاسبان تحریم خطاب کردید، یادتان هست؟ وقتی در میتینگ های انتخاباتی فریاد می زدید: «کاسبان تحریم بدانند که تحریم ها برداشته شده و دیگر باز نمیگردد. شما میخواهید با دنیا مذاکره کنید؟ شما بلد هستید که با دنیا مذاکره کنید و آیا اصلا زبان دنیا را می دانید».(۹۶/۲/۲۷)
شما بهبودی اوضاع را در ۱۰۰ روزه وعده دادید، گفتید در مذاکرات با طرفهای خارجی موفق خواهید شد سایه جنگ را از سر کشور بردارید و همه تحریم ها را لغو خواهید کرد.
فعالیت دو قطب سازی روحانی و حامیان دولت تدبیر و امید روی فیلترینگ و تعامل با دنیا کلیک خورده است. نگاه کنیم به این مطالب:
روحانی چهارشنبه- ۲۹ اردیبهشت- در جلسه هیات دولت گفت: «نباید به گونهای باشد که امروز که انتخابات است فضای مجازی مورد تأیید و عالی باشد اما فردای انتخابات به دنبال فیلتر باشیم. مردم باید بدانند که افراطگر هستیم یا اعتدالگرا و مهم این است که راهبرد و اصول خود را به مردم توضیح دهیم».
وی افزود: «مردم باید بفهمند که این آقا، آقایی است که دنبال تعامل با جهان است یا دنبال دعوا با جهان است؟ این باید روشن شود. این استراتژی و راهبرد مهم است. رای مردم یک بار ۲۸ خرداد تا ۴ سال دیگر یا رای مردم هر روز؟ هر کار مهم میخواهیم انجام دهیم با رای مردم و نظر مردم، نه اینکه امروز که انتخابات است فضای مجازی خیلی عالی و خیلی خوب است، فردا که انتخابات تمام شد دنبال فیلتر با دست و با پا میگردیم، نمیشود».
تمام این اعمال و صحبت ها از یک اندیشه و تفکر لیبرالیستی بوجود می آید.
تا پایان دولت آقای روحانی شاهد دروغپردازی ها شبهه افکنی ها و انحراف افکار عمومی خواهیم بود.
زمان زیادی است که این طیف فکری با شعور مردم بازی می کنند. مردم الحمدالله هم بصیرت دارند و دانا هسنتد، صداقت این غربگرایان را قبلا دیده اند. جریان سید صفدر حسینی یکی از صدها نمونه ای است که به خاطر گرفتن حقوق نجومی سال 95 به دادگاه احضار شد و بعد از برکناری آقای نوخت او را ذخائر انقلاب نامید. و دولت تدبیر وامید بعد از استعفای صفدر حسینی، طی حکمی بهعنوان مشاور دانشگاه پردیس کشاورزی و منابع طبیعی در کرج انتخابکرد.