سال ۹۲ در کوران انتخابات ریاست جمهوری با شعار «چرخ سانتریفیوژها بچرخد، چرخ کارخانجات هم بچرخد» رقبای انتخاباتی و سیاسی خود را متهم کرد که زبان دیپلماسی وتعامل با دنیا نمیفهمند، اکنون، اما پس از هشت سال نه از چرخش کارخانجات خبری هست و نه از چرخش سانتریفیوژ ها، با این حال گویی همچنان در رقابت انتخاباتی به سر میبرد. همزمان با مذاکراتی که در وین برای احیای برجام نافرجام درجریان است، تروریسم هستهای دست به اقدامات خرابکارانه در تأسیسات نطنز میزند، اما همچنان اصرار دارد از دیپلماسی موفق دولتش بگوید: «از مذاکره وین نترسید بعضیها میترسند، نگران هستند که مثلاً این مذاکره زود به نتیجه برسد و فوری تحریم برداشته شود، مثلاً در انتخابات مشکل پیدا کنند اینطوری هم که نیست، مذاکره پیچیدگیهای خودش را دارد. اینقدر نگران نباشیم.»
این جدیدترین موضع رئیسجمهور پس از خرابکاری هستهای در نطنز است. به موازات اینکه تروریسم هستهای و اقدامات خرابکارانه رژیم صهیونیستی را تقبیح و محکوم میکند، لیکن انگشت اتهام را به سمت منتقدان داخلی هم نشانه میرود که چرا از مذاکرات وین و نتیجه آن نگرانند؟ او منتقدانش را خطاب قرار میدهد و میگوید از مذاکرات وین نترسید، ما منطق قوی داریم و میتوانیم دشمن را مجاب کنیم.
دکتر روحانی روز گذشته در جلسه هیئت دولت در نخستین واکنش به تروریسم هستهای تأکید کرد: مردم ما بدانند اگر روزی علیه ملت ما توطئه کردند و اگر صهیونیستها علیه ما اقدامی انجام دهند، پاسخ خواهیم داد و اولین اقدام ما این بود که اگر IR۱ را دچار مشکل کردند، IR۶ را جایگزین آن کردیم: «شما میخواهید در مذاکرات دست ما خالی باشد، اما ما با دست پر در مذاکرات حاضر میشویم و به جای غنیسازی ۶۷ /۳ درصدی، غنیسازی ۶۰ درصد انجام میدهیم، اما در عین حال فعالیت ما صرفاً و قطعاً صلح آمیز و همچنان تحت نظر آژانس خواهد بود.»
او با بیان اینکه چرا از مذاکرات میترسیم و از حرف زدن فرار میکنیم، گفت: ما قدرتمند هستیم و ضعیف نیستیم، با امریکا مذاکره میکنیم و او را سرجایش مینشانیم همانطوری که قبلاً هم این کار را کرده ایم، ما منطق قوی برای مذاکره داریم و میتوانیم دشمن را مجاب کنیم. این اظهارات در حالی است که رئیسجمهور طی هشت سال گذشته تمام اختیارات خود بلکه فراتر از آن را به کار گرفت تا در تعامل با دنیا به زعم خود به تفاهم برسد، که خروجی آن امضای برجامی بود که شرح وصف حال آن ملال آور شده است.
روحانی لازمه رسیدن به «یُسر» و آسایش و گشایش را پایان جنگ اقتصادی و تحریم ظالمانه دشمنان دانست و گفت: «باید دست ظالمی که زندگی مردم را حتی در تهیه واکسن و مواد غذایی به گروگان گرفته، قطع کنیم.» او سپس طعنهای به منتقدان زد و گفت: «بعضیها میگویند دست ظالم باید قطع شود، منتها مثلاً خوب نیست در اردیبهشت و خرداد انجام شود، و اگر مثلاً به تیرماه برسیم ایرادی ندارد. در حالی که باید دست ظالم را فوراً قطع کرد و اگر یک ساعت هم زودتر بتوانیم این کار را بکنیم، باید این کار را انجام دهیم.»روحانی البته به روش ابهام گوییهای همیشگی روشن نمیکند این «بعضی ها» مورد اشاره او کیستند؟! که موافق نیستند دست ظالم باید قطع شود؟
نکته قابل تأمل و طنز روحانی دفاع چندباره او از مذاکره است؛ مذاکرهای که تاکنون دستاوردی برای ملت ایران نداشته و به اذعان اعضای کابینه دولت تدبیر و امید «تقریباً هیچ» ملموسترین خروجی آن بوده است. او میگوید: چرا ما از مذاکرات و از حرف زدن میترسیم؟ مگر قرآن نمیگوید با کفار هم جدال احسن کنیم، ما قدرتمند هستیم، خودمان را ضعیف نبینیم، فکر نکنید ما ضعیف هستیم. ما قدرتمند هستیم حتی با امریکا هم مذاکره کنیم. همانطور که در برجام مذاکره کردیم و او را سر جای خودش نشاندیم. دارای منطق قوی هستیم که میتوانیم با آن دشمن را سر جای خود بنشانیم.
رئیسجمهور، اما توضیح نمیدهد آیا مذاکره را برای مذاکره میپسندد یا باید خروجی تعریف شده و قابل لمسی داشته باشد؟ همگان اذعان دارند که جمهوری اسلامی ایران در قالب برجام به تعهدات خود بلکه فراتر از آن عمل کرده، اما آیا در فردای امضای برجام «همه تحریمها بالمره برداشته شد»؟ اگر این نیست که نیست؛ آیا مذاکره کردیم تا در مجامع حقوقی ثابت کنیم امریکا عنصر بداخلاقی در دنیاست؟
روحانی اضافه میکند «بنابراین از مذاکره وین نترسید بعضیها میترسند، نگران هستند که مثلاً این مذاکره زود به نتیجه برسد و فوری تحریم برداشته شود، مثلاً در انتخابات مشکل پیدا کنند اینطوری هم که نیست، مذاکره پیچیدگیهای خودش را دارد اینقدر نگران نباشیم.»
آقای رئیسجمهور، سال ۹۲ هم با همین ادعا و شعار از مردم رأی گرفتید، چندین صد روز گذراندید و از مذاکره نتیجهای حاصل نکردید که اکنون با صد روز پایانی عمردولتتان دنبال رفع تحریمها هستید.
روحانی میگوید: مسیری که امروز آن را اتخاذ کردیم، مسیری است که مردم آن را میخواهند. رئیسجمهور منتخب مردم است و ۲۴ میلیون رأی و ۷۳ درصد مردم که در انتخابات شرکت کردند با رئیسجمهور و دولت حرف میزنند و دولت نظر و خواست مردم را تا روز و لحظه آخر اجرا میکند. اما نمیگوید پس از هشت سال اکنون پاسخش به آن ۷۳ درصد چیست و در مسیری که طی کرده چقدر موفق بوده؟ او اضافه کرده «همانطور که در ماه اول عمل کردیم در ماه آخر هم عمل میکنیم. تحریم را در ۱۰۰ روز اول شکستیم، بگذارید در ۱۰۰ روز آخر یک بار دیگر هم میشکنیم، دست ما را باز بگذارید مشکلی نداریم و این کار را انجام میدهیم.»
سؤال اساسی اینکه جناب رئیسجمهور از آن ۲۸ صد روز حضور در دولت کدام تحریم را شکستی که اکنون در صد روز پایانی شکست تحریمها برای مردم باورپذیر شود؟ قضاوت با مردم وهمه آن ۲۴ میلیونی که به ایشان رأی دادند.