اینکه فائزه هاشمی، دختر مرحوم اکبر هاشمیرفسنجانی در سالگرد درگذشت پدرش، روز روشن اعلام میکند دوست داشته است دونالد ترامپ پیروز انتخابات 2020 میبود تا فشار بر ایران را ادامه میداد و باعث عقبنشینی ایران در مقابل زیادهخواهیهای دولت آمریکا میشد، یک ترجمان دقیق و شفاف از مفهوم «بیوطنی» است. آنچه جعلقهایی مثل معصومه علینژاد و امیرعباس فخرآور و عقبماندههای ریزهخوار پسمانده پهلوی در توجیه حمایتشان از ترامپ میگفتند نیز همین است که فائزه رفسنجانی گفت؛ فشار از سوی آمریکا، تشدید تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی و محنت مردم ایران.
اظهارات دختر مرحوم رفسنجانی اگر چه بوی بد یک تفکر بیوطن را پراکنده میکند اما اگر قرار باشد کمی متفاوتتر به موضوع نگاه کنیم، شاید نه تنها او را شماتت نکنیم، بلکه به واسطه صراحت و صداقتش در بیان دیدگاه ضد ملیاش که فاشکننده ماهیت یک جریان بانفوذ در کشور است، کمی مواضعش را به دیده اغماض بنگریم.
فائزه هاشمی از اعضای هیات مؤسس و از اعضای شورای مرکزی حزب دولتساخته مرحوم رفسنجانی یعنی حزب کارگزاران سازندگی است؛ حزبی که یکی از اصلیترین حامیان و روی کار آورندگان دولت حسن روحانی است.
این جریان سیاسی در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 با شعار رفع تحریمها بر سر کار آمد. به عبارتی تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه مردم ایران، نردبان پیروزی کاندیدای این جریان یعنی حسن روحانی شد و طی 8 سال گذشته تنها مانور این دولت نیز روی همین موضوع تحریمها و مذاکرات با کشورهای اروپایی و آمریکا درباره همین تحریمها بوده است.
این موضع یعنی تمایل دولت برساخته این جریان برای مذاکره با آمریکا درباره تحریمها، البته محدود به دولت اوباما نشد، چرا که با روی کار آمدن دولت ترامپ نیز این جریان این بار خواستار مذاکره با ترامپ شد. با وجود خروج ترامپ از برجام، دولت روحانی و جریان سیاسی حامی او، نه تنها از برجام خارج نشد، بلکه این بار تمام تلاش خود را برای مذاکره با ترامپ به کار بست. حتی در برههای که ترامپ از برجام خارج شده بود و شدیدترین تحریمها را علیه مردم ایران اعمال کرد، عدهای از سرشناسترین چهرههای این جریان طی نامهای سرگشاده خواستار عقبنشینی ایران از مواضع خود، کوتاه آمدن در مقابل ترامپ و انجام مذاکره با او شدند. ماجرای عبرتآموز فرستاده ژاپنی ترامپ به ایران و ولع این جریان برای ابراز ارادت به آبه شینزو تا سالها در اذهان باقی خواهد ماند.
بنابراین این جریان نماد و نمودی از مطالبه مذاکره با آمریکا است. با این حال آنچه در توجیه این تمایل و مطالبه خود مطرح میکردند این بود که برای رفع تحریمها و بهبود وضعیت معیشتی تن به این خواری و ذلت میدهند.
اکنون اما اظهارات فائزه هاشمی، دختر هاشمی رفسنجانی که از مطلعان این جریان به حساب میآید، نشان میدهد ماجرا و ماهیت تمایل این جریان سیاسی برای مذاکره با ترامپ، اساسا موضوع رفع تحریم و معیشت مردم نبوده است، بلکه آنان به تحریم و فشار خارجی به عنوان اهرمی برای تغییر سیاستهای جمهوری اسلامی نگاه کرده و میکنند. اظهارات فائزه رفسنجانی دقیقا همین موضوع را میگوید. او در این باره گفته است: «من یک جایی قبلا هم گفته بودم که برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رای نمیدادم». فائزه هاشمی در پاسخ به خبرنگار که از وی درباره چرایی تحلیلش مبنی بر بهتر بودن انتخاب ترامپ برای ایران سوال پرسید نیز گفت: «به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. مردم هر چه تلاش میکنند اصلاحات انجام بگیرد «مرغ یک پا دارد» و هیچ خبری نمیشود و برعکس مردم سرکوب میشوند، شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم. این تغییر سیاستها حتما به نفع مردم میتوانست اتفاق بیفتد. دموکراتها کمی
شُل و وِل هستند. یعنی با آمدن دموکراتها این موضع خطای ما بیشتر تقویت میشود، امیدوارم نشود ولی چنین چشماندازی دارد!»
این اظهارات به واضحترین شکل ممکن نشان میدهد در واقع بخش عمدهای از اصلاحطلبان و حامیان دولت، متمایل به پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا بودهاند، چرا که پیروزی ترامپ را به منزله تداوم فشار بر مردم ایران میدانستند و از همین رو تصور میکردند با تشدید فشارها بر مردم ایران، میتوانند جمهوری اسلامی را وادار به تغییر سیاستهای خود در حوزههای سیاسی کنند. یعنی دقیقا همان مطالبهای که جریان برانداز دستساز پمپئو طی سالهای اخیر مطرح کرده است.
اظهارات فائزه رفسنجانی یک بعد دیگر نیز دارد و آن این است که حالا دلایل حمایت بیچون و چرای این جماعت از برجام مشخص میشود. این جریان سیاسی، برجام را به عنوان یک اهرم فشار بر ایران برای گرفتن امتیازات سیاسی به سود جریان خود تلقی کرده بود. به عبارتی اگر چه این توافق یک خسارت محض برای مردم ایران بود و باعث تشدید فشارهای اقتصادی و معیشتی بر گرده مردم شد اما به واسطه اینکه موضع آمریکا را علیه ایران تقویت کرده است، مطلوب این جریان بود. بر همین اساس، خروج ترامپ از این توافق و ورود آمریکا به کریدور تشدید فشارها بر ایران نیز مورد پسند این جریان قرار گرفت و از همین رو این بار نیز به بهانه رفع تحریمها، بر طبل مذاکره با ترامپ میکوبیدند.
البته قطعا این جریان تداوم سیاست تحریم ایران توسط دولت جدید آمریکا را نیز فضای مطلوب خود میداند اما آنگونه که فائزه رفسنجانی گفت، ترامپ برای اینها گزینه مطلوبتری بود، چرا که همانند یک دیوانه هر اقدامی در راستای فشار همهجانبه بر مردم ایران انجام میداد.
فائزه هاشمی درست در روزهایی که ترامپ در حال افتادن در زبالهدان تاریخ است، دم خود و جریان اصلاحطلب را به ترامپ گره زد تا در ایران بیشتر از قبل ماهیت او و اطرافیان پدرش و جریان اصلاحطلبی برای مردم فاش شود.